به نام خداوند بخشنده مهربان 

۰۰:۳۵) گاهی وقت‌ها اين‌قدر كارهاي مختلف مي‌ريزد روي سر آدم كه حتا فرصت فكر كردن به كارهايي كه در برنامه‌ريزي‌ات درجه‌‌ي بي يا سي دارند، نداري. يكي‌اش هم وب‌لاگ نويسي. بعد دلت هم مي‌خواهد پست‌هاي خوب خوب بگذاري كه وقت ديگران با خواندنش تلف نشود ولي فرصت نمي‌شود. پس تصميم مي‌گيري كه پست نگذاري. ولي از طرفي هم نمي‌شود پست نگذاشت. پس دست به كار مي‌شوي و بي‌خيال قلم و كاغذ و ... مي‌شوي و مستقيم كي‌بورد فرسايي مي‌كني. [هر چند كه اين قلم استدلر جديدم با اين كاغذهاي كاهي، عجيب اُخت شده‌اند و آدم را  به هوس مي‌اندازند كه هي بنويسد و رقص قلم بر كاغذ كاهي را تماشا كند و لذت ببرد.(قلم را بيش‌تر مي‌پسندم تا اسم‌هاي ديگري مثل خودكار، روان‌نويس، مداد و ...)]


۱۴:۰۷) هركس به طريقي..... بيگـــانه جدا دوست جدا
...

۱۹:۰۰) سيستم بُرد ندارد!
معمولن در ماه رمضان اوقات فراغت بيش‌تر مي‌شود ولي ماه رمضان امسال براي من اين‌گونه نبود. شايد يكي از دلايلش كم كردن ساعت‌هاي كاري ادارات باشد + اين‌كه در يكي يا چندتا از آن‌ها كار داشته باشي و بعد هي بايد صبر كني كه تازه ساعت هشت و نيم شود تا آقايان تشريف بياورند، هر چه‌قدر هم بخواهي دنده پهن و ريلكس باشي نمي‌شود و طوري عصبي مي‌شوي كه خودت نمي‌فهمي و نتيجه‌اش را در برخوردت با آن شخص مي‌بيني كه تن صدايت بالا رفته ولي خوش‌بختانه زود متوجه مي‌شوي و تعديلش مي‌كني. چون هر چه باشد آن‌ها هم مقصر نيستند. اين سيستم لعنتي مثل هميشه معيوب است.
۰۷:۰۰)تف به مرامت عوضي...
برنامه‌ي امشب سينما‌هاي كشور
تذكر: ربطي به دعوت ندارد.
 
اين وسط اضافه كنيد بد اخلاقي بعضي‌ها كه مثل آن حيوان با وفا با كوچك‌ترين موردي پاچه‌ات را مي‌گيرند. مگر چه شده؟ هيچي، آقا/خانم روزه بوده‌اند. بالاخره شاخ غول را شكسته‌اند كه روزه گرفته‌اند پس طوري نيست كه بداخلاق شوند ماه رمضان است فشار مي‌آورد. هر چه‌قدر هم كه كوتاه بيايي فايده‌اي ندارد. حالم به هم مي‌خورد از هر چه مسلمان اين‌جوري‌ست. از آن‌هايي كه از روزه چيزي جز تشنه‌گي و گرسنه‌گي نمي‌فهمند. خوب‌ست معصومين ما گفته‌اند كه كافر خوش اخلاق شرف دارد بر مسلمان بداخلاق. خوب است اين چيزها را گفته‌اند و ما باز هم اين‌گونه هستيم. اصلن بعضي آدم‌ها را كه مي‌بيني و يا با آن‌ها هم صحبت مي‌شوي انرژي زيادي از تو زايل مي‌كنند و بار انرژي منفي زيادي به تو تحميل مي‌كنند يا به‌تر بگويم خسته‌ات مي‌كنند. از (هم صحبت)بودن با آن‌ها حس خوبي عايدت نمي‌شود. ولي با بعضي ديگر كه اين‌روزها تعدادشان انگشت‌شمار شده وقتي هم كلام مي‌شوي، كلي حس‌هاي خوب در تو بيدار مي‌شوند كلي انرژي‌هاي مثبت مي‌گيري. فكرهاي خوب خوب به سرت مي‌زند و اميدوار مي‌شوي.  چه‌قدر دلم براي ديدن آدم‌هاي خوب تنگ شده. بندگان خوب خدا كجاييد؟
 

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳۸۷/۰۷/۰۸ساعت 22:59  توسط محمد جواد ملکوتی  |